دیروز تولدم بود.راستش احساس میکنم از وقتی پای اینستاگرام و عکسهای دلبرش به زندگیهامون باز شده سطح توقعات و انتظاراتمون هم بالا رفته.عکس های عروسی یا عکس های تولد دیگران رو میبینی،ناخودآگاه  خودت رو باهاشون مقایسه میکنی.اما خب با این اوضاع،باز من انتظار خاصی برای تولدم نداشتم و ندارم.یعنی انتظار جشن تولد،بادکنک،کیک و کادوی آنچنانی(مثل جشن تولدهای اینستاگرامی) رو ندارم.دلم فقط یه کیک کوچولوی دو نفره و یه هدیه میخواست.ولی هیچی به هیچی.

اولین سالی که ازدواج کردم روز تولدم هنوز عقد بودیم.واسه تولدم فقط یه روسری کادو گرفتم.نه کیکی،نه رستورانی نه هیچییییییییییی.سال بعدشم باز یه روسری با یه شاخه گل.امسال هم که دیگه اصلا هیچی.

دلم میخواد بگم ر ی د م تو این زندگی،ولی نمیخوام ناشکری کنم.

و این گونه بود که روز تولد خود را بغ کرده و با دلی اندوهگین و شکسته گذراندیم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گل‌برگ‌اندیشه اِشکَفت وبلاگ رسمی کربلایی محسن اختیاری The world of bits and melodies افزایش قد شورای دانش آموزی دبیرستان دخترانه باب الحوائج کتابخانه آیت الله عطاردی قوچانی Tammy چگونه عاشق شویم؟! | استارت موتور عشق خواب رفته ツ